شهیدان با بصیرت
خوب زمانی آمدید! زمانه احتیاج مبرم داشت به حضور شما. عشق است بصیرتتان که دیگر صبر را جایز ندانست. عشق است غیرت شما به استقلال وطن. عشق است پیام آمدنتان، که از پیام رفتنتان، حتی از پیام خونتان هم موثرتر است. خداوند که «شهید» را «زنده» میخواند یعنی همین.
بسیجی، هیچ مهم نیست جان در بدنش باشد یا نباشد؛ ۴ تکه استخوان هم که شده باشد، دفاع از انقلاب اسلامی را بلد است! شده خود را از زیر خروارها خاک بیرون بکشد، این کار را میکند تا به همه ما بفهماند که اگر در این دنیا، جانش را برای «خمینی» داد، الان که در آن سوی هستی، دستش بازتر هم شده، به شکل مضاعف آمادگی دارد تا میانداری کند برای «خامنهای». گلیم بیت رهبری، همان گلیم سنگر شهداست! چفیه «حضرت آقا» همان چفیه شهداست.
کدامین روز، شهدا خط مقدم دفاع از انقلاب را خالی گذاشتند که امروز بگذارند؟! چند قطره خون یا چند تکه استخوان! فرقی نمیکند؛ شهید کار خود را بلد است. هم میداند کی بیاید، هم میداند کجا بیاید. آواره ماییم که جاماندهایم از قافله. ما ضرر کردهایم. این تهمتها که به ما میزنند، حقمان است. کاش طعنهها، بیش از این ما را دریابند که حتی به زنده بودن خود هم شک داریم. اگر زنده و حی و حاضر «شهید» است، هان ای شهدا! به تشییع جنازه ما خوش آمدید!