http://up-is.ir/up۹۳/p۲/۱۴۰۳۰۰۳۸۳۵۶۳۰۹۳.gif بایگانی شهریور ۱۳۹۳ :: شهیدبی پلاک

شهیدبی پلاک

با ولایت تا شهادت

شهیدبی پلاک

با ولایت تا شهادت

بسم الله الرحمن الرحیم
روزی روزگاری همه شهدا بی پلاک بودند .. همه بی پلاک بودند .. نه پلاکی .. نه نشانی .. نه امضایی ... حتی خانه ها نیز پلاکی نداشت .. و امروز همه به دنبال نشان .. در هوای داشتن پلاک! و عاریت مند امضایشان ... بی پلاک که باشی خودش می شود پلاکت .. خودش امضایش را روی اثرش که تو باشی می گذارد ... آن وقت است که قیمتی می شود .. قیمتی که فقط خودش توان پرداختش را دارد ...
.. گویی شبیه مادر می شوی .. شبیه فاطمه می شوی .. بی نشان .. بی پلاک .. بی بارگاه .. بی ادعا ..

سلام-

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

خبرگزاری دانشجو؛ علی مرادخانی

بسم رب الحسین علیه السلام ...

 دیروز صبح دلمان هُری ریخت. پیامک مربوط به شما بود آقا جان:

 "رهبر انقلاب صبح امروز تحت عمل جراحی قرار گرفتند و بحمدلله عمل با موفقیت به پایان رسید."

 نمیدانم شاید حالمان شد شبیهِ حالِ باباهای مان، موقع عمل حضرت روح الله. آری میدانم قیاس مع الفارق است، میدانم اصلا خبری نبوده. میدانم که عملتان موفقیت آمیز بوده. درست است که عمل تان موفقیت آمیز بوده و جای نگرانی نیست. درست است که الان حالتان هم خوب است اما . . .

 اما ما طاقت همین را هم نداریم ها ... ما طاقت نداریم ماسک اکسیژن روی صورت شما ببینیم ... ما طاقت نداریم دست تان را با چسب زخم و جای سرم ببینیم ...

 همین چیزهای ظاهرا بی اهمیت هم دل مارا آشوب میکند...

 اصلا حضرت ماه! ما آنقدر دلمان به شما خوش است که اگر در یک دیدار زلف هایتان نامرتب باشد هم، ما را غمگین میکند که نکند خدایی نکرده ناراحتید حتی آن پیراهن کاموای بافتنی که در نمازجمعه دانشگاه، دو سال پیش برتن داشتید را کامل به یاد داریم، انقدر که حفظیم مدلش را!

آری آقا جان هرکس این ها را بشنود شاید بخندد به دل خوشی های مان ولی...

ولی راستش تنها دلخوشی این دنیایِ ما شمایید آقاجان...

حالا، آخر الزمان، دنیا آنقدر بی معرفت شده که دلمان از تمام دنیا پر باشد.

 حالا که "قلة عددنا" را داریم به جان می بینیم. حالا "غیبة امامنا" دارد جانمان را می گیرد، حالا با این حال و روز فقط شمایید که عطر گل نرگس دارید برای ما...

شما نایب امام حاضر مایید. از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان برای ما که امام مان را ندیده ایم شما حکم تمامی هستی مان را دارید. ما گل نرگس را که ندیده ایم، دلخوشیم به عطر گل نرگس که شما باشید...

 شما عطر گل نرگسید برای ما. بخاطر ولایتی که بر ما دارید. بخاطر ولایتی که تفویض خود گل نرگس است بر سر ما. شما معطر به عطر علقمه اید. علقمه شما مسجد ابوذر بود. همین خیابان فلاح تهران! نا نجیب ها خواستند نیست تان کنند، خبر نداشتند که شما را علمدار علقمه نگه میدارد. خبر نداشتند" و ان یکاد" مادر سادات پشت سرتان است...

شما بیت تان، هوای مسجد کوفه دارد برای مان. نه اینکه افراط کنیم! شما خاک پای امیرالمومنینید. شما افتخارتان نوکری آستان اهل بیت است. اما برای ما عطر امیرالمومنین را سوغات دارید.

 بیمارستان دولتی که در آنجا تشریف دارید هم نشانش. دیروز که بیمارستان محل مداوایتان را دیدیم خواستم نفرین کنم بر جان آن نمک نشناس هایی که می گفتند شما بیمارستان خصوصی در اختیار دارید!!! همان احمق هایی که میگفتند شما در بیت .... همان هایی که . . . این مزخرفات چه صیغه ای است؟ شما امام مائید...

دکتر مرندی می گفت: خودتان اصرار کرده اید اول صبح عمل شوید که مردم یک وقت اذیت نشوند. معلوم بود اصلا. شما بوی امیرالمومنین میدهید برای ما. اگر اینطوری نبود که آن پتوی نارنجی طرح ببری را رویتان نمی انداختید. از همان پتوهایی که ...

 به همان سادگی. همانقدر بی ریا... شما ساده اید. شما اصلا تمام دار و ندار مایید. تنها دلخوشی ما. دلخوشی که فقط قبل از شما، باباهایمان داشتند به حضرت روح الله. شما بوی خمینی می دهید برای من که حتی خمینی را ندیده ام... خدارا شکر چنان با صلابتید که لبخندتان دلمان را قرص میکند.

الحمدلله چنان عزیزید که کلامتان آتش جان همه ما را خاموش میکند. الحمدلله شما چنان بزرگید که تمام دنیا نگاه بر کلام شما دارند. حالا چون خودتان فرمودید نگران نباشید، خیالمان راحت شد. حالا _مثل همیشه_ دلمان قرص است به حضورتان.

 شما هستید تا یک تنه جلوی طاغوت جهانی بایستید مانند امام روح الله...

 شما هستید تا شیطان استکبار از حضورتان عصبانی باشد. شما هستید تا چون شیر، جلوی روبه صفتان این دنیایی سرافراز قد علم کنید و پوزه شان را خاکمال کنید. شما هستید تا دلمان به حضورتان گرم باشد تا زیر بیرق تان ندای آزادگی سر دهیم. تا چشم همه ی شیطان صفتان را در آوریم.

 آری آقا جان! "زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست"...

 اما من مطمئنم آنروز را به چشم خودم میبینم که شما پرچم علی ولی الله را بدست سید و مولایمان ولی الله الاعظم روحی فداک می دهید می دانم که سایه عزت شما تا آنروز و بعد از آن بر سر ما مستدام است می دانم که روزی می آید که در صحن جامع حسنی، در حرم با صفای ائمه بقیع، شما روضه مادرتان را بخوانید و ما گریه کنیم....

 من مطمئنم، چشمان پر گناهم، آخر یک روز شما و امام زمان را در کنار هم خواهد دید، ان شاء الله . . .  اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه...


  • سعید براتی